- گل نم زدن (سِ پَ گِ رِ تَ)
افشاندن آب کم با پشت پنجۀ دست. آب کمی زدن با دست به چیزی. آب کمی به چیزی افشاندن. گل نمی به تنباکو زدن، اندک آبی بر آن افشاندن
معنی گل نم زدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(سِپَ کَ دَ)
لغت نامه دهخدا
ظاهر شدن. تجلی کردن:
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکتۀ توحید بشنوی.
حافظ
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکتۀ توحید بشنوی.
حافظ
آواز بلند برآوردن نقاره چیان و شاطران و قلندران و معرکه گیران بیکباره: صبح گلفام شد ارواح طلب تا نگرند کوس گلبام زد اجسام بگو تا شنوند. (خاقانی) توضیح در خاقانی مصحح سجادی مصراع دوم چنین آمده: کوس گلبانگ زد ابدال نگر تا شنوند
